امام خميني(ره) قرآن شناس قرن

بطور قطع و يقين امام خميني(ره) يكي از چهره ها و شخصيتهاي نادري بود كه با مبارزات پيگير و خستگي ناپذير خود، انقلاب عظيم اسلامي را به وجود آورده و تاريخ معاصر را دگرگون ساخت.

ايشان با فريادهاي كوبنده، بت شكنانه و ابراهيم گونه خود لرزه بر اندام طاغوتهاي زمان انداخته و كاخ ستم را ويران ساخته و بر ويرانه هاي آن نظام توحيدي و به تعبير خود ايشان، اسلام ناب محمدي را بنا نهاد.

امام خميني(ره) با فرياد و آواي استقلال، آزادي و حكومت عدل اسلامي نه تنها ملتهاي مسلمان كه همه مستضعفان جهان را از خواب سنگين و مرگبار استعماري بيدار ساخته و چون سيل خروشان، جنبشهاي اسلامي و آزادي خواهي را در سراسر دنيا به تلاش و تكاپو وا دار نمود.

هنوز هم بسيار زود است كه شخصيت واقعي و ابعاد افكار و انديشه هاي تابناك او براي ما شناخته شود، دهها سال ديگر لازم است كه شخصيت اين انسان ملكوتي و تاريخ ساز قرن را بشناسم.

در رابطه با شخصيت، سياسي، اجتماعي، فقهي، عرفاني و… ايشان سخن زياد گفته شده است، اما در اين باره كه امام خميني، حقيقتاً يك قرآن شناس به معني واقعي آن بوده است، كمتر نوشته شده است.

بدون شك، امام خميني نه تنها زنده كنندة اسلام ناب محمدي(ص) و احيا كنندة احكام نوراني قرآن بود، كه يكي از قرآن شناسان برجسته به شمار مي‌آيد.

ايشان علاوه بر شناخت عميق و همه جانبه از آيه آيه قرآن كريم، اهتمام داشت كه تمامي شعار هاي استراتژيك خود را«همانند، مبارزه با استكبار، وحدت امت اسلامي، همخواني دين و سياست و.. » بر مبناي آيات قرآن كريم عيار ساخته و قرآن را كه به صورت يك كتاب صرفاً خواندني در آمده بود، به كتاب خواندني و عملي تبديل نمود.

 

عظمت كلام خدا در كلام امام

امام خميني(ره) گرچند خود در برابر عظمت قرآن كريم، سر تعظيم فرود آورده و مي‌فرمايد«و چنانچه دانستي، فهم عظمت قرآن خارج از طوق ادراك است، لكن اشاره اجماليه به عظمت همين كتاب متنزّل، كه در دسترس بشر است، موجب فوايد كثيره است.»(۱)

در عين حال تعريفي كه ايشان از قرآن كريم نموده است، دلايلي كه وي در بارة عظمت قرآن بيان داشته است، بسيار متقن و مستدل و آموزنده براي قرآن پژوهان مي‌باشد. ايشان در بارة عظمت قرآن كريم كه چكيده از نوشتار ايشان ذكر مي‌ نمايم، چنين مي‌نويسد:« بدان اي عزيز كه عظمت هر كلام و كتابي يا به عظمت متكلم و كاتب آن است، و يا به عظمت مطالب و مقاصد آن است، و يا به عظمت نتايج و ثمرات آن است، و يا به عظمت رسول و واسطة آن است، و يا به عظمت مُرسَلُ اليه و حامل آن است، و يا به عظمت حافظ و نگاهبان آن است، و يا به عظمت شارح و مبيّن آن است، و يا به عظمت وقت ارسال و كيفيت آن است… اما عظمت متكلم آن و منشي و صاحب آن: پس آن عظيم مطلق است كه جميع عظمت هاي متصوره در ملك و ملكوت و تمام قدرتهاي نازل در غيب و شهادت رشحه اي از تجليات عظمت فعل آن ذات مقدس است. … اما عظمت آن به واسطة محتويات و مقاصد و مطالب آن: پس آن، عقد فصلي علي حده بلكه فصول و ابوابي و رساله و كتابي جداگانه لازم دارد تا شمه اي از آن در رشته بيان و تحرير در آيد. … اما عظمت رسول و واسطة ايصال: پس‌آن، جبرئيل امين و روح اعظم است كه پس از خروج رسول اكرم(ص) از جلباب بشريت و توجه دادن شطر قلب را به حضرت جبروت، متصل به آن روح اعظم شود… اما عظمت مرسل اليه و متحمل آن: پس آن، قلب تقي نقي احمدي احدي جمعي محمدي است كه حق تعالي به جميع شئون ذاتيه و صفاتيه و اسمائيه و افعاليه بر آن تجلي نموده… اما حافظ و نگهبان آن، ذات مقدس حق جل جلاله است. .. اما شارح و مبيّن آن، ذوات مطهره معصومين از رسول خدا تا حجت عصر (عج) كه مفاتيح وجود و مخازن كبريا و معادن حكمت و وحي و اصول معارف و عوارف و صاحبان مقام جمع و تفصيلند. … اما وقت وحي، ليلة القدر است، كه اعظم ليالي و«خير من الف شهر» و نوراني ترين ازمنه و في الحقيقة وقت وصول وليّ مطلق و رسول ختمي(ص) است. … اما كيفيت وحي و تشريفات آن، از نطاق بيان در اين مختصر خارج است و محتاج به فصلي است جداگانه …»(۲)

 

قرآن كتاب تعليم و افاده

امام خميني(ره) روي اين جهت كه قرآن را از حالت سنتي آن – كه درميان رواج يافته و صرفاً به صورت يك كتاب خواندني در آمده است، آنهم بيشتر به خاطر كسب ثواب و آمرزش اموات-  بيرون آورده و به كتاب خواندن و عمل كردن، كه فلسفه نزول آن اين است، اهتمام خاص و ويژه داشته است، و قرآن را كتاب افاده و استفاده مي داند. در اين زمينه چنين بيان مي دارد:«و مقصود ما از تعليم و تعلّم و افاده و استفاده آن نيست كه جهات ادبيت و نحو و صرف را از آن تعليم بگيري، يا حيث فصاحت و بلاغت و نكات بيانيّه و بديعيّه از آن فراگيري، يا در قصص و حكايات آن به نظر تاريخي و اطلاع بر امم سالفه بنگري؛ هيچ يك از اينها داخل در مقاصد قرآن نيست و از منظور اصلي كتاب الهي به مراحل دور است.»(۳)

در قسمت ديگر مي فرمايد:« صاحب اين كتاب(قرآن) سكاكي و شيخ نيست كه مقصدش جهات بلاغت و فصاحت باشد؛ سيبويه و خليل نيست تا منظورش جهات نحو و صرف باشد؛ مسعودي و ابن خلكان نيست تا در اطراف تاريخ عالم بحث كند؛ اين كتاب چون عصاي موسي و يد بيضاي آن سرور، يا دَمِ عيسي كه احياء اموات مي‌كرد نيست كه فقط براي اعجاز و دلالت بر صدق نبي اكرم آمده باشد؛ بلكه اين صحيفه الهيه كتاب احياء قلوب به حيوة ابدي علم و معارف الهيه است؛ اين كتاب خدا است و به شئون الهيه جل و علا دعوت مي‌كند.»(۴)

 

زير سايه قرآن

امام خميني(ره) مشكل عمده مسلمانان را دوري از قرآن دانسته و معتقد است كه جز در سايه قرآن، زندگي و ادامه حيات براي مسلمانان نا ممكن است. «مشكل عمده مسلمين همان دوري از اسلام و قرآن است.»[۵] «مسلمين همه زير پرچم اسلام و زير پرچم توحيد و در سايه قرآن ادامه حيات مي دهند»(۶)

به راستي اگر ما مسلمانان قرآن را كريم را كتاب عملي خود بسازيم و به آيات آن پس تفكر و تعمق، عمل نماييم عزت، اقتدار و سر بلندي را باز نخواهيم يافت؟!

اميد است به بركت يادكرد اين پير قرآني، همه ما با قرآن آشنا و به محتواي آن عمل نماييم.

 

 

 

 

 قربانعلی فصیحی

 __________________________________________________________________

[۱] آداب الصلوة (آدب نماز)، امام خميني، مؤسسه نشر آثار، چ۷۸، ص ۱۸۲

 

[۲] آداب الصلوة (آدب نماز)، امام خميني، مؤسسه نشر آثار، چ۷۸، ص ۱۸۴

 

[۳] آداب الصلوة (آدب نماز)، امام خميني، مؤسسه نشر آثار، چ۷۸، ص ۱۹۲

 

[۴] آداب الصلوة (آدب نماز)، امام خميني، مؤسسه نشر آثار، چ۷۸، ص ۱۹۴

 

[۵] بلاغ، سخنان موضوعي امام خميني، انتشارات سازمان تبليغات اسلامي. (يكشنبه،۲۶/۴/۵۸)

[۶] بلاغ، سخنان موضوعي امام خميني، انتشارات سازمان تبليغات اسلامي. (پنجشنبه ۳۰/۴)

 

 

 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.